آن‌گونه که حاجی‌ست در احرام، پیاده با دل شده‌ام سوی تو اعزام، پیاده طوفانم و می‌آیم و در حلقه‌ی عشّاق بر خویش سوارم ولی از نام، پیاده بر عرش، سوارش بکنی روز قیامت هرکس طرفت آمده یک‌گام پیاده ای خاص‌ترین عام! می‌آیند دوباره خاصّان طرفت در ملاء عام، پیاده ای کاش بگویند که در راه حرم مرد این سینه‌زن خسته‌ی ناکام، پیاده زینب شده از ناقه پیاده که بیایند بر تسلیتش لشکر خدّام، پیاده زینب شده از ناقه پیاده که به هرحال باران شود از ابر، سرانجام پیاده امروز ز ناقه اگر افتاد به سرعت یک‌روز ز ناقه، شده آرام پیاده ناموس خدا، زینب کبری به زمین خورد تا بین خلایق، شود اسلام پیاده